سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عکس و فیلم و مطلب ،به عبارت دیگه همه چی
صفحه نخست        عناوین مطالب          نقشه سایت              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من

حتما شما نام نوستر اداموس را شنیدهاید! وی یکی از استادان ھنر پیشگویی "میشل دو نوستر دام"
معروف به نوسترا آداموس بود. وی در سال 1503 در جنوب فرانسه به دنیا آمد. میشل در 14 سالگی
فلسفه و دستور زبان و علوم طبیعی را تحت نظر کلیسانوستر اداموس
شروع به خواندن نمود .میشل در سال 1522 برای
مطالعه طب به دانشگاه مونت پلی یلر فرستاده شد و در
سال 1525 مدرک پزشکی خود را دریافت کرد. در قرت
le شانزدھم در جنوب فرانسه بیماری مزمنی به نام


شایع بود و نوستر آداموس مدتھا بیمارانی را که charbon
به این بیماری میتلا بودند در روستاھا شفا میداد. اما در
سال 1537 این بیماری ھمسر و فرزند وی را مبتلا کرد و
وی نتوانست برای نجات آنھا اقدامی کند و ھر دو فوت
کردند. در ھمین زمان مسئله برای وی پیشآمدند که به
کلیسا احضار شد. از قرار معلوم وی به مجسمه سازی
ھگامی که مجسمه قدیسی را میساخته به شوخی
گفته بود وی در حال ساخت مجسمه شیاطین است.
در تاریکی گریخت و به شرق Agen نوستر آداموس از
ایتالیا رفت. وی پس از جابجای ھایی فراوان در شھر
سکنی گزید. با تمرکز روی شعله شمع به salon
خلسهای عمیق فرو میرفت و تصاویر اینده را در ظرف
برنجی میدید. وی سرانجام در سال 1555 با مقدمه ای
که در آن این کتب به سزار پسرش ھدیه شده بود 10
جلد از پیش گوییھایش را که به در مجموع 100 رباعی
قرن ) منتشر کرد. ) Century بود در 10 جلد به نام
عکس العمل انجام شده نسبت به کتابھای قرن نوستر
اداموس بسیار شدید بود. افراد مودب جامعه او را یک نابغه و کابانھای مزرعه دار او را ایزار شیطان
نامیدند و اشعار او را سخنانی برامده از جھنم تلقی کردند. اشعار نوستر آداموس ترکیبی از کلمات رمز
گونه به زبانھای لاتین ، یونانی ، ایتالیایی و پروونشال فرانسوی بود. ملکه کاترین دومدیسی
, خواننده پر و پا قرص کتابھای وی بود . و وی در لوای ملکه توانست به کارھای خود ادامه دھد. یک
روز گروھی از "کابانھا" نوستر آداموس را را به سوی انتھای خیابانھای سالن دنبال کردند و او را تھدید
دور شوید ای اراذل ، شما ھرکز پای کثیفتان را بر روی گلوی من نخواھید گذاشت » نمودند. او فریاد زد
در سال 1566 که وی فوت کرد به ھمسرش وصیت کرد که جسد وی را به صورت « چه زنده چه مرده
ایستاده در دیوار کلیسالی متعلق به کوردلیرھا قر ار دھند. شایعه ای در قرون بعد پخششد که در
داخل تابوت وی سندی وجود دارد که تمام پیشگویی ھای او را از حالت رمز خارج خواھند ساخت. در
سال 1700 پیشکسوتان شھر تصمیمی گرفتند تا جسد تماشایی وی را به یکی دیگر از دیوارھای
کلیسا که بیشتر در معرض دید بود منتقل کنند و در ھمین بین نگاھی ھم به درون تابوت وی بیندازند.
در تابوت ھیچ مدرکی دیده نشد جز مدالی که بر روی سینه نوستر آداموس وجود داشت و بر روی ان
عدد 1700 حک شده بود. انھا تابوت را در محل جدید قرار داند و تا 91 سال محل آن عوض نشد. در
سال 1791 در خلال انقلاب فرانسه گروھی از نگھبانھای ملی شھر مارسی در حالی که مست کرده
بودند. به دنبال پول و اشیاء قیمتی وارد کلیسا شدند. به زودی سنگھای ھشت فوتی روی تابوت
نوستر اداموس را در اوردند. شھردار شھر به خاطر آشوب و ھیاھو خبر شد و بلافاله به محل رفت. و به
صحنه ای دھشت بار روبه رو شد که در ان یکی از نگھبانان از جمجمه نوستر اداموس شراب مینوشد
چون مردم روستایی او را تشویق کردند که با ابن کار قدرت پیشگویی نوستر به او منتقل خواھد شد.
شھردار آنان را متقاعد کرد که استخوانھا را پس بدھند و دوباره وارد تابوت کرد. فردا صبح این گروه
نگھبانان ھنگام برگشت به مارسی مورد کمین سلطنت طلبان قرار گرفتند و سربازی که از جمجمه
شراب نوشیده بود مورد اصابت گلوله شخص ناشناسی که کمین کرده بود قرار گرفت. درست
ھمانگونه که خود نوستر اداموس پیشگویی کرده بود.
نوستراداموس و پیشگوئی ھای او
در پائیز 1939 وقتی ادولف ھیتلر درصدد اغاز جنگ جھانی بود توجه ماگدا (ھمسر ژوزف گوبلز- وزیر
تبلیغات المان نازی) به یک سری پیشگوئیھای عجیب جلب شد که 400 سال قبل صورت گرفته
بود.این پیشگوئیھا توسط یک فرانسوی بنام نوستر اداموس صورت گرفته بود و ظھور ھیتلر و رایش
سوم را پیشگویی کرده و نام او را بصورت ھیستر اورده بود . بدبختانه ھیچ یک از خوشبینانه ترین
تفسیرھا نمی توانست موفقیت رایشرا وعده دھد. بناب راین وزارت تبلیغات پایان ماجرا را به نفع
ھیتلر جعل کرد . نیروی ھوایی المان در 1940 ھزاران برگ از پیشگوئیھای نوسترادموس را بر فراز
فرانسه و بلژیک پخشکرد و در انھا پیش بینی شده بود که المان فاتح جنگ خواھد بود و جنوب
شرقی فرانسه درگیر جنگ داخلی خواھد شد. ھدف این بود که فراریان راه پاریسرا بند نیاورند و
ارتشالمان بتواند بدون دردسر در جاده ھا حرکت کند . در جواب اینکار اینتلیجنسسرویس ( سرویس
مخفی انگلیس ) نسخه اصلی پیشگوئیھا را که به پیروزی متفقین بر نیروھای محور اشاره شده بود را
منتشر کرد. میشل دونوستر ادام که بعدھا نامشرا لاتین کرد و به نوستر اداموس تغییر داد در 1503
در سنت رمی پروونسمتولد شد. خانواده او یھودی الاصل بود و بعدھا به مسیحیت گرویده بودند
.میشل جوان نیز کاتولیک بار امد.او دانشاموزی ممتاز بود که بعدھا پزشکی حاذق شد و مخصوصا در
معالجه طاعون تبحر فراوانی از خود نشان داد . یکی از دلایل موفقیت او نگرفتن خون از بیماران بود که
در قرن شانزدھم روشی انقلابی در طب محسوب می شد . او در زمینه ھای دیگر نیز سرامد زمان بود
او 100 سال پیش از گالیله گفته بود که زمین به دور خورشید می چرخد . نبوغ او در زمینه پیشگوئی
از 1555 به ظھور رسید.در ان سال نخستین کتاب از کتب دھگانه اش را با نام قرون منتشر کرد که
حاوی 100 پیشگوئی بود و تمام انھا بصورت شعر نوشته شده بود.او ھرگز شیوه خود را در پیشگوئی
اینده اشکار نکرد.او ظرفی از اب را روی سه پایه ای برنزی می گذاشت و بر ان خیره می شد.درست
ھمانگونه که طالع بینھا به حبابھای کریستال نگاه می کنند و ناگھان پیشگوئیھایی به ذھنشمی
رسید.یک روز ھنگامی که جوان بود و در ایتالیا سفر می کرد در برابر راھبی بنام فلیس پرتی زانو زد و
در برابر دیدگان حیرت زده حاضرین گفت:من در برابر مقام مقدس پاپ زانو می زنم.و در 1585 ان راھب
با نام پاپ سیکتوس پنجم در راس کلیسای کاتولیک قرار گرفت . یکبار نیز وقتی به حضور کاترین
دومدیسی ( ملکه فرانسه ) رسید پسرکی از درباریان ھمراه ملکه بود .او پیشگوئی کرد که ان پسرک
روزی پادشاه فرانسه خواھد شد.ان پسر ھنری ناوار بود که بعدھا با نام ھنری چھارم پادشاه فرانسه
شد.یکبار در یک ضیافت یک نجیب زاده فرانسوی درصدد امتحان او برامد و از او خواست تا سرنوشت
2خوک که در حیاط خانه بودند را پیشگوئی کند.اداموس نیز پاسخ داد که نجیب زاده خوک سیاه را
خواھد خورد و خوک سیاه طعمه گرگ می شود.نجیبزاده فورا دستور داد تا خوک سفید فورا ذبح شود
ولی بر سرمیز شام به او اطلاع دادند که گله ای گرگ گوشت خوک سفید را برده و او اکنون گوشت
خوک سیاه را می خورد . نوستر اداموس مرگ خود را در 1566 پیشگوئی کرد.در وقت مرگ دستور داد
صفحه ای برنزی که بر روی ان تاریخی حک شده بود را در تابوتش بگذارند.در 1700 او را نبشقبر کردند
تا تابوتشرا به مکانی مناسبتر منتقل کنند.درون تابوت بر روی ان لوح عدد 1700 حک شده بود.از انجا
که او می ترسید کمیته تفتیش عقاید او را متھم به جادوگری کند پیشگوئیھایشرا با رمز؛نماد و
اشکال و وارونه کردن حروف کلمات به زبان لاتین یا فرانسه قدیم و.... می نوشت.این موضوع باعث
تفاسیر گوناگون و متضادی از پیشگوئیھای او شده است.اما بسیاری از پیشگوئیھای او تا به امروز به
حقیقت پیوسته است و مقام او را تا حد بزرگترین پیشگوی عالم بالا برده است .
غیبگویی ھای نوستراداموس که تا زمان انقلاب فرانسه ھیچ شھرتی نداشت .اما در ھمان زمان
غیبگویی ھای او سراسر اروپا مشھور گردید ولی بعد بدست فراموشی سپرده شد.تا اینکه در زمان
انقلاب فرانسه رباعیات او بار دیگر بچاپ رسید و در بین اشعار مزبور این رباعی بمناسبت اینکه با
اوضاع روز تطبیق میشد نام او را مشھور کرد.
سال ھزار ھفتصدونوددو بعد از میلاد تصور میشود. که عصر جدیدی در زندگی مردم بوجود می آید که
سبب تغییرات عظیم خواھد شد .
گرچه سردمداران فرانسه افراد مادی بودند و بعلوم ماورا عقیده نداشتند اما بمناسبت این رباعی, او
را تجلیل کردند. زیرا تاریخی که نوستراداموس در دویست سال قبل ذکر کرده بود مطابق با بحبوحه
انقلاب فرانسه بود که در زندگی سیاسی و اجتماعی فرانسه و اروپا تاثیر گذاشت.
یا 400 سال بعد را اینچنین پیشگویی کرد : یک سردار, از آلمان بزرگ خواھد آمدوپیشنھاد کمک
ظاھری خواھد کرد . اما امیرالامرا میداند که وی حیله بکار میبرد بھمین جھت شورش بوجود آمد و
جویھای خون براه افتاد . در این رباعی منظور نوستراداموس از امیر الامرا ھمانا بزرگترین زمامدار
میباشد که در این مورد استالین است و سردار بزرگ ھیتلر و کمک ظاھری و حیله, پیمانی است که
در سال 1939 میلادی بین آلمان و روسیه بسته شد و ھر دو میدانستند که آن پیمان اساس و عمق
ندارد وبین آندو جنگ شروع شد . یا در رباعی دیگر میگوید : از دریاچه لمان نصایح فراوان پدیدار میشود
روزھا و بعد ھفته ھا وماه ھا و سالھا میگذرد . ولی عاقبت ھمه دچار فتور میشوند و آنھایی که اندرز
میدادند تاسف میخورند که چرا حرفی بی فایده زدند . در این رباعی نوستراداموس از جامعه ملل
نخستین که بعد از جنگ جھانی اول در سویسو در کنار دریاچه لمان تاسیسشد گفته و میرساند که
در آنجا حرفھایی امید بخش زیاد زده شده ولی عاقبت ھمه سست شده و خود جامعه ملل از بین
رفت وشرکت کنندگان آن پشیمان شدند . یکی از عجیبترین و براستی عبرت آورترین رباعیات
نوستراداموس رباعی مخصوص اوست .که در آن اعدام لویی شانزدھم را پیشبینی کرده است . ھمه
میدانند که لوئی شانزدھم و ملکه ماری آنتوانت که اولی پادشاه و دومی ملکه فرانسه بود در زمان
انقلاب آن کشور از پاریس فرار کردند که از مملکت خارج شوند ولی در ،قصبه وارن، جلوی آنھا را گرفتند
و به پاریس برگرداندند . ھمین موضوع مقدمه اعدام لوئی شانزدھم و ھمسرش گشت. در شبی که
آندو از پاریس فرار کردند لوئی لباس خاکستری رنگ پوشیده بود و علاوه بر ملکه فرانسه دو نفر از
شاھزاده خانمھا با وی بودند و از جنگلی تاریک گذشتند تا بقصبه (وارن)رسیدند و تمام این نکات
تاریخی در این رباعی که 300 سال قبل ار آن واقعه سروده شده وجود دارد . در تاریکی شب؛از راه
جنگل؛با ملکه ھا می آید . او لباس تیره ای در برداشت وارد،وارن،شد. فرار،کاپ، تولید طوفان کرد آتش
و خون برخاست و بریده شد . در این رباعی مقصود از ملکه ھا ؛شاھزادھای ھستند که با لوئی ھمراه
بودند(خواھر و دخترش) و مقصود از کاپ ھمانا کلمه کاپه است که انقلابیون فرانسه لویی شانزدھم را
با ان اسم می خواندند. که اینکه تولید طوفان میکند که بالاخره فرارش منتھی بقطع سرش شد. در
این رباعی که تقریبا 300 سال قبل از واقعه فرار لویی است حتی محلی که جلوی او را در انجا گرفتند
و ھمانا اسم ملقب به لویی شانزدھم و لباسشو راه جنگل و.... نوستراداموسپیشگویی کرده که در
قبال این پیشگویی با اسم و رسم ؛انسان ھر قدر منکر پیشگویی باشد نمی تواند از ابراز تحسین
خودداری کند . در مورد حادثه 11 سپتامبر و قرن 21 و جنگ جھانی سوم ھم پیش بینی ھای جالبی
کرده . که من در اولین مطلبی که در مورد 11 سپتامبر نوشته بودم ( به ارشیو مراجعه شود ) ھم
بیت انگلیسی و ھم فارسی انرا برای شما دوستان توضیح دادم . اما یک نکته, کتابی که من مطالعه
کردم دقیقا تاریخ چاپش 1369 ش .ق و جالب است که عده ای میگویند : اینھا (حادثه 11 سپتامبر ) را
مترجمان کتاب میگذارند تا مردم کتابشان را بخرند اما دوستانی که مطلب امروز را خواندن متوجه
شدن این پیشگوئیھا مال یک یا دو واقع نیست . البته چون کتاب به صورت رباعی ھای رمزدار نوشته
PDF created with pdfFactory Pro trial version www.pdffactory.com
شده . معنی شدن انھا مشکل است . اما در موارد بسیار این رباعی ھا روان میشود و یا چون
پیشگوئی به واقعیت تبدیل میشود درک مطالب راحت و بقول شاعر معما چو حل گشت اسان شود .
اما پیشگوئی 11 سپتامبر بصورت کامل
اسمان در چھل و پنج درجه میسوزد . دو ساختمان بلند دو پرنده بلند پرواز در 581 و دود و آتشدر
شھر جدید در آن سوی اقیانوس ھا پرنده در آتشو زجه مادری به گوش میرسه به طور ناگھانی
آتش بزرگ و پراکنده شعله ور میشود .
یعنی جدید و شھر جدید ھمان New . نیویورک بین مدار چھل و چھل و پنج درجه در آمریکاست
نیویورک است . دو ساختمان بلند را دیگر ھمه میشناسند و دو پرنده اتشین ھمان ھواپیماھای
مسافربری در اینجا عددی بچشم میخورد 581 من فکر میکنم تعداد مسافر پرواز اول باشد که 581
مسافر با خود حمل میکرد البته بعضی این عدد را شماره پرواز میدانند . " ناگھان آتش بزرگ و پراکنده
شعله ور میشود" ھمان جنگ خانمانسوز افغانستان و
عراق است که تا امروز مادران بسیاری را داغدار کرده و                                                                                               
دعا کنیم ھر چه زودتر این جنگ تمام شود . اما
نوستراداموس این قدرت را از وقتی که به داخل اھرام                                                                         
مصر رفت بدست آورد و اینطوری که خودش نوشته از
پدرش یک نامه بھش میرسه که میگه: بزودی از این دنیا                                                         برج های دوقلو
خواھم رفت. اگر به دیدارم نرسیدی قبرم را بشکاف و
نامه ای را که برایت نوشته ام از درون تابوتم در بیاور.لازم
به ذکر است که دلیل اینکه پدرش نامه را در قبرش
گذاشته این بوده که علاوه بر اینکه نامه به رمز بوده و
مفاد نامه فقط باید بدست نوستراداموس میرسیده نه
شخص دیگر. و ھمچنین خانوداه نوستراداموس تحت نظر
و پیگرد حکومت بوده تا جایی که مادر نوستراداموس که زنی خیرخواه و طرفدار مظلومین بوده به جرم
جادوگری و غیبگویی به آتش کشیده میشود. پساز این ماجرائی عجیبی برای نوستراداموس اتفاق
می افتد و نمی تواند به موقع بر سر بالین پدرش حاضر شود از جمله معالجه کردن یک دختر فلج در
کلیسایی که ھمین عمل باعث میشود وی به دلایلی که درحوصله این مقاله نیست به زندان بیفتد به
موقع به پدرش نمیرسد. اما پساز معالجه کردن یکی از شاھزادگان آزاد و موقعی نزد پدرش میرسد
که او مرده است. و بنا به درخواست پدرش قبر او را باز و نامه را بر میدارد . سرگذشت وی پساز
معرف شدنش توسط تک تک کسانی که او را میشناختند و با او در ارتباط بودند و ھمچنین نوشته ھای
خودش جمع آوری شده است. و افراد زیادی از جمله خدمتگزار پدرش که او را دفن کرده بود شاھدان
این حادثه ھستند .
http://yahoo2.blogfa.com
Jalal.Sayadey@Gmail.com




موضوع مطلب :

          
جمعه 91 آذر 24 :: 11:33 صبح

لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 40
  • بازدید دیروز: 0
  • کل بازدیدها: 47405
امکانات جانبی